برای دخترم:صبا گلی

یادداشت های روزانه مامان صبا

برای دخترم:صبا گلی

یادداشت های روزانه مامان صبا

برای دخترم:صبا گلی

می نویسم تا بدانی دوست داشتنت همه هستی من است. می نویسم تا روزی بخوانی و بدانی دور از تو بودن دلیل بر بی تو بودن نبوده است. می نویسم برای تو دخترم : صبا

پیام های کوتاه
  • ۶ مرداد ۹۲ , ۰۰:۰۰
    قدر

۱ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است


یه مدتیه کم کار شدم. کم می نویسم. چرا؟! نمی دونم چی بنویسم؟ شاید.

دخترکم شیرین و شیرین تر میشه. هر روز یه کلمه جدید و یه حرکت جدید یاد میگیره. اما هنوزم یه خلق و خویی را برای خودش پیدا کرده که شکل عادت شده. بهش میگم صبا شربت کاکائو می خوری( شربت مخصوص آهن و مولتی ویتامینشه) فرار می کنه و میگه نه نه نه. بعد خودش را قل می ده رو زمین تا من برم بگیرمش. اولش می خواد از خوردنش امتناع کنه. ولی وقتی می خوره و خوشش میاد دنبال بقیه اش میگرده. دفعه بعدم که بهش بگم صبا شربت کاکائو اولش باید همین بازی را در بیاره. بهش میگم خوب تو که دوست داری چرا قایم میشی؟! اما پیش خودم میگم اگه این کارو نکنه که اسمش بچه نیست.

برای خودش یه چیزیهایی را بازی می کنه که تو تصورش را هم نمی کنی و تو را در لذت کشف یه شادی شریک می کنه. چند روز پیش عروسک پسرش را بغل کرده بود و براش لالا می گفت. بهش گفتم اسمش چیه. گفت نی نی . باباش گفت یه اسم براش بزاریم. گفتم دانا! صبا هم گفت دانا. دانا... و اسم پسرش شد دانا. حالا دیگه تا بهش بگیم برو پیش دانا ذوق می کنه. به خودش میگه هبا اما اسم دانا را قشنگ میگه.

یه مدته هوای اصفهان به شدت آلوده است. انواع ویروس و سرفه و ... نگران اینده بچه هامونم.

امروز صبح اولین برف زمستانی را دیدیم. به صبا گفتم دخترم ببین داره برف میاد. بعد دستش را گرفتم زیر برف ها و گفتم بگیرشون. ببین برف. اونو با خوشحالی تکرار می کرد برف برف برف. برف شادی . ای کاش برف میامد اینقدر که بشینه و براش ادم برفی درست کنم. اما مدتهاست به خاطر تغییر اقلیم و شرایط آب و هوایی برف و بارون خیلی کم میاد. مشکلات زیاده...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۲ ، ۱۰:۲۵
فروغ مهر